یا بقیة الله
سلام برتو ای یادگار ماندگار خداوند در زمینش
بقیة الله
واژه بقّیة از باب بقاء به معنای پایندگی و ثبات چیزی بر حال نخستین خود می باشد ، و آن ضدّ فناء است که نابودی و ناپایداری است. همچنین آنچه از چیزی برجای مانده باشد بقیه آن می نامند .
ترکیب « بقیة الله» در قرآن کریم و روایات خاندان عصمت و طهارت (علیهم السّلام) به کار رفته است. در قرآن این اصطلاح فقط یک بار در داستان حضرت شعیب (علیه السّلام) یاد شده ، پس از آنکه شعیب (علیه السّلام) قوم خویش را از کم فروشی و فساد در زمین نهی می کند، چنین
می فرماید: ( بَقِیَّةُ اللهِ خَیرٌ لَکُم أِن کُنتُم مُؤمِنِینَ)( سوره هود: آیه 86. )؛ آنچه را که خداوند [ در ازای چشم پوشی از منافع دنیوی نامشروع ] برایتان باقی می گذارد ، برای شما بهتر است – یا خیر محض است- [ نسبت به آنچه بر اثر کم فروشی یا فساد به دست می آوردید]اگر ایمان داشته باشید. و بعضی در تفسیر آیه چنین گفته اند: اینکه خداوند نعمتش را برایتان پاینده سازد ، از کم فروشی شما بهتر است . و برخی گفته اند : اطاعت خداوند از گردآوری دنیا بهتر است. امّا در احادیث و ادعیه و زیارات عنوان « بقیة الله » بسیار به کار رفته که مقصود از آن خلفای الهی و انبیاء و ائمّه (علیهم السّلام) هستند که خداوند آنان را در زمین باقی و پایدار ساخته تا مردمان را هدایت کنند ، بلکه ایشان خود سبب بقای دنیایند. یا اینکه مقصود اوصیاء و ائمّه اند که بازماندگان و یادگاران انبیاء در امّت هایشان می باشند، چنانکه در یکی از زیارت های آن حضرت است: « اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِِیَّةَ اللهِ مِن أَولِیآئِهِ وَ حُجَجِهِ»
وشاید وجه این تسمیه آن است که امامان (علیهم السّلام) از نور خداوند آفریده شده اند و آیینۀ تمام نمای صفات اویند ، و سایۀ حضرت حق بر زمین می باشند که گویی بخش باقیمانده از او هستند، جز اینکه او خالق است و ایشان مخلوق ، و او منزّه از صفات و حالات ممکنات است.( روضة المتقین : 5/466. )1
اکنون به چند نمونه از احادیث و ادعیه و زیارات را که در آنها ترکیب «بقیة الله» به کار رفته است، توجه کنید:
1- در آیه 86 سوره هود می خوانیم: « بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم بحَِفِيظ» که تفسیر آن اینگونه آمده است( مضمون اين آيه شريفه در حق حضرت شعيب است با قوم، و تأويل آن منزل است در حق حضرت حجة عصر، قائم آل محمد عجّل اللّه فرجه، چنانچه در اكمال الدين صدوق رحمه الله از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه اول نطقى كه حضرت حجة فرمايد بعد از ظهور، اين آيه شريفه باشد: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» بعد فرمايد: منم بقية اللّه و حجت خدا و خليفه او بر شما. پس سلام نمیكند بر آن حضرت سلام كننده اى، مگر آنكه گويد:
(السّلام عليك يا بقيّة اللّه فى ارضه).
وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ: و نيستم من بر شما نگهبان كه شما را به جبر و قهراز قبايح باز دارم، يا از عذاب محافظت كنم، و يا حفظ نمايم نعمت را بر شما كه به سبب افساد شما زوال نپذيرد، بلكه من رسول و پيغام رساننده و نصيحت كننده و بر من فقط ابلاغ است. 2
امیرمؤمنان (علیه السّلام) در پاسخ به پرسش های یکی از منکران نسبت به آیاتی از قرآن از جمله راجع به آیۀ کریمۀ: (بَقِیَّةُ اللهِ خَیرٌ لَکُم ) فرمودند: آنان ( اولیای خداوند) بقیّة الله می باشند ، یعنی حضرت مهدی (علیه السّلام) که هنگام پایان یافتن این مهلت خواهد آمد ، آن گاه زمین را پر از عدل خواهد ساخت ، چنان که لبریز از ظلم و جور گردیده است. 3
2- عمر بن زاهر گوید: شخصی از امام صادق (علیه السّلام) پرسید: آیا بر امام قائم –عجّل الله فرجه الشریف – می توان با عنوان « امیرالمؤمنین» سلام کرد؟ امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: خیر. خداوند این نام را به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) اختصاص داده است ، پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز – مگر کافر- این نام به خود نبندد. راوی گوید: من پرسیدم: فدایت شوم پس چگونه بر آن حضرت سلام کنند؟ فرمود: می گویند: سلام بر تو ای بقیة الله! سپس این آیه را تلاوت کرد: (بَقِیَّةُ اللهِ خَیرٌ لَکُم إِن کُنتُم مُؤمِنِینَ).4
3- در دعای ندبه می خوانیم : «أَینَ بَقِیَّةُ اللهِ الَّتِِی لا تَخلُو مِنَ العِترَةِ الهادِیَةِ» کجاست آن
بقیّة الله که از عترت هدایتگر بیرون نیست؟
4- و در زیارت جامعه کبیره عرضه می داریم : « اَلسَّلامُ عَلَی الأَئِمَّةِ الدُّعاةِ وَ بَقِیَّةِ اللهِ وَ خِیَرَتِهِ (الانوار اللامعة فی شرح زیارة الجامعة : 103). مرحوم علّامه شُبَّر فرماید: بقیّه به معنای رحمت نیز آمده است ، یعنی امامان (علیهم السّلام) رحمت الهی هستند که خداوند ایشان را بر بندگانش منّت نهاده است ، و احتمال دارد بدین معنی باشد که خداوند به وجود ایشان مردم را باقی گذاشته و بر آنان رحم کرده است.
• 1. میثاق منتظران،سید مهدی حائری قزوینی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، ص 126
• 2. تفسير اثنا عشري، ج6، ص: 121
• 3. سید مهدی حائری قزوینی ، همان، ص 128
• 4. أصول الكافي ، ترجمه مصطفوى ؛ ج2 ؛ ص275
منابع:
1- میثاق منتظران،سید مهدی حائری قزوینی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران
2- تفسير اثنا عشري، حسينى شاه عبدالعظيمى حسين بن احمد ، انتشارات ميقات ، تهران ،1363
3- كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.
4- مفاتیح الجنان