شهیده فهیمه سیاری
28 آبان 1393 توسط اعتمادیان
کلاس چهارم بود که اسمش رو تو کلاس قرآن نوشتم. یه روز وقتی رفتم از کلاس بیارمش، معلمش جلوم رو گرفت و پرسید:
«تو خونه با فهیمه قرآن کار می کنید؟»
گفتم نه، چطور؟
گفت:«آخه خودش قرآن رو بلده، بیشتر سوره ها رو تو کلاس می خونه و من و بچه ها گوش می دیم. طوری مسلطه که غلط های بچه ها رو زودتر از من می فهمه».
با تعجب به فهیمه نگاه کردم. سرش رو انداخته بود پایین و چادرشو گرفته بود زیر چونه اش. بهش گفتم:
«قرآن رو از کجا بلدی؟»
گفت:«قبل از کلاس یه بار می خونم و یاد می گیرم».
تو مسجد بعد از نماز به همه می گفت: هر کی دوست داره بمونه تا از همدیگه قرآن یاد بگیریم.
نمی گفت «یادتون بدم» تا به کسی بر نخوره.
برگرفته از: پرنده ای در عرش، ص 24