توصیه های ناب اخلاقی از شیخ العرفا ملاحسینقلی همدانی
هنوز جوارحت را از معاصي پاك نكرده اي…!
اشاره: استاد عارفان قرن معاصر، ملاحسينقلي فرزند رمضان در جزيني همداني، به سال 1239 متولد شد. حسينعلي، در كوچكي به همراه پدر شباني مي كرد. با پافشاري پدر، براي فراگيري دانش دين، به تهران هجرت كرد. درسهاي سطح را نزد برخي علماي تهران، خواند و در زماني نه چندان دراز، شايستگي حضور در درس شيخ العراقين را يافت.در محضر ملا هادي سبزواري، دروس عقلي را فرا گرفت. پس از رحلت شيخ انصاري بر كرسي استاد اعظم نشست و در فقه و اصول سرآمد زمان خود شد. پس از اين، او به عنوان استاد و مرجع وارد ميدان نشد و درسي خصوصي براي برخي شاگردان در منزل شروع كرد و در كنار درس فقه، درسهاي اخلاقي و عرفاني چندي براي شاگردان برگزيده اش مي گويد. عارف بزرگ همدان نزديك به سيصد شاگرد پروراند. بزرگاني چون: شيخ محمد بهاري همداني، سيد ابوالقاسم اصفهاني، سيداحمد كربلايي، ميرزا جواد آقاي ملكي تبريزي و….. آنچه در ذيل آمده است سه مرقومه اخلاقي از ايشان است كه حاوي نكات ناب اخلاقي است.
آسان شدن گناه!
«اين كه مي بيني معصيت در نظرت سهل شده، به جهت اموري چند است كه بعضي از آنها را ذكر مي كنيم:
اولاً؛ فكر خود را تماماً متوجه به دنياي دني كرده اي. از اين جهت بالمره (بسيار) از نفع و ضرر اخروي غافل شده اي. نمي داني چه بسيار بسيار منافع و سعادت ابديه از تو فوت شد و چقدر ضررهاي بزرگ به خود زده اي!
ثانياً؛ عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نيستي كه ذره ذره بدنت به حفظ كاركنان او كه ملائكه باشند، بر پاست.
ثالثاً؛ نمي داني كه در هر آني، در هر جزء از اجزاء بدنت، نعم (نعمتهاي) غير متناهيه، مرحمت از او شده و مي شود كه به بيان و بنان، ممكن نيست حصر آنها. با اين حال، چگونه نعمت او را در معصيت او صرف مي كني؟
رابعاً؛ چگونه غافلي از عقوبات سخت او، مگر نمي داني كه ما بين مرگ و قيامت هزار غصه هست و آسان ترين آنها تلخي جان كندن است. چرا از شدايد قيامت، غافلي؟ امان از روزي كه از دهشت و وحشت او، مقربين در خوف و اضطراب مي باشند. چرا نباشند؟ از روزي كه زمينش و هوايش آتش و جهنم به اطراف خلايق محيط و ملايك غلاظ و شداد در بگير و ببند. نيكان در وحشت و اضطراب و بدان در شكنجه و عذاب، آفتاب در بالاي سر و زمين گرم تر از كوره آهنگر. خطر حساب از يك طرف و دهشت صراط از يك طرف، كار هنوز به جهنم نرسيده، از آتش و سلاسل و اغلال او بگويم يا از مار و عقربهايش بيان نمايم. خلاصه، اينها مختصرنويسي است و اين فقراتي كه گفته شد، از هزار يك بيان نشد.»
معاصي را ياد بگير!
«البته در اجتناب از معاصي كوتاهي مكن و اگر خداي نخواسته معصيت كردي، توبه نما و دو ركعت نماز بجا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار كن و سر به استغفار بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه، اميدوارم عفو بفرمايد.
معاصي كبيره در بعضي از رساله هاي عمليه ثبت شده است، ياد بگير و ترك نما و زنهار پيرامون غيبت و دروغ و اذيت مگرد. لااقل يك ساعت به صبح مانده بيدار شو و سجده بجا بياور و آنچه در «منهاج النجاه» مرحوم ملامحسن فيض (رضوان الله جل جلاله عليه) مذكور است كافي و شافي است از براي عمل شب و روز تو به همان نحو عمل نما و سعي كن كه عمل و ذكرت، به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد كه عمل بي حضور قلب اصلاح قلب نمي كند، اگر چه ثواب كمي دارد.
البته از غذاي حرام فرار كن، مخور مگر حلال. غذا را كم بخور و زياد مخور؛ يعني زياده بر حاجت بنيه مخور، نه چندان بخور كه تو را سنگين كند و از عمل باز دارد و نه چندان كم بخور كه ضعف آورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود و هر قدر بتواني روزه بگير، به شرطي كه شب جاي روز را پر نكني.»
بشتاب به سوي توبه راستين
پس اي عزيز! چون كريم رحيم زبان تو را مخزن كوه نور؛ يعني ذكر اسم شريف قرار داده است، بي حيايي است مخزن سلطان را به نجاست و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيت و گناهان ديگر آلوده نمايي.
مخزن سلطان بايد پر از عطر و گلاب باشد، نه نجس و مملو از قاذورات (نجاسات). بي شك چون دقت در مراقبه نكرده اي، نمي داني كه با اعضاي هفت گانه؛ يعني گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج چه معصيت هايي مي كني و چه آتش ها روشن مي نمايي و چه فسادها در دين خودت
بر پا مي كني و چه زخم هايي با شمشير و سر نيزه زبانت به قلبت مي زني. اگر آن را كشته نباشي، بسيار خوب است.
اگر بخواهم شرح اين مفاسد را بيان نمايم در كتاب نمي گنجد، در يك ورق چه مي توانم بكنم. تو كه هنوز جوارحت را از معاصي پاك نكرده اي، چگونه منتظري كه در شرح احوال قلبت چيزي به تو بنويسم. پس بشتاب، بشتاب به سوي توبه راستين. آن گاه به سرعت به تلاش و مراقبت روي بياور.