یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
یکی از ثروتمندترین میوه های موجود در عالم هستی سیب است که با داشتن انواع ویتامین و املاح معدنی، اثر شگفت آوری بر سلامتی و سرور انسان دارد.
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «موقعی که خواستی سیب بخوری قبلا آن را استشمام و بو کن سپس بخور زیرا در این صورت آن چه به روح تو ناراحتی عارض نموده ساکت می کند».
بحارالانوار، ج66، ص171
با کمی تدبر و تامل در احادیث شریف در می یابیم که نه تنها خوردن سیب بلکه بوییدن آن موجی از شادی و آرامش را بر انسان فرود می آورد. آن چه رهبران دینی ما در کلمات پرمغز خود بیان فرموده اند دانشمندان امروزی با تلاش های فراوان تحقیقات زیاد به قطره ای از آن رسیده اند.
خدایا چه بخورم؟، ص162
واقعا مددکار بود. وقتی می رفت خونه شهدا و مثلا می دید مادر شهید نشسته کنار حوض و ظرف می شوره، اونم چادرش رو می زد به کمرش و می نشست کنارش به ظرف شستن. اصلا اهل این نبود که حالا چون مددکاره و از بنیاد اومده خودش رو بگیره. حتی یه ذره تکبر تو وجودش نبود. همیشه می گفت: « مددکار واقعی کسیه که بره سراغ مردم و تو درد و رنجشون شریک بشه».
برگرفته از دختری در کنار شط،ص221
کلاس چهارم بود که اسمش رو تو کلاس قرآن نوشتم. یه روز وقتی رفتم از کلاس بیارمش، معلمش جلوم رو گرفت و پرسید:
«تو خونه با فهیمه قرآن کار می کنید؟»
گفتم نه، چطور؟
گفت:«آخه خودش قرآن رو بلده، بیشتر سوره ها رو تو کلاس می خونه و من و بچه ها گوش می دیم. طوری مسلطه که غلط های بچه ها رو زودتر از من می فهمه».
با تعجب به فهیمه نگاه کردم. سرش رو انداخته بود پایین و چادرشو گرفته بود زیر چونه اش. بهش گفتم:
«قرآن رو از کجا بلدی؟»
گفت:«قبل از کلاس یه بار می خونم و یاد می گیرم».
تو مسجد بعد از نماز به همه می گفت: هر کی دوست داره بمونه تا از همدیگه قرآن یاد بگیریم.
نمی گفت «یادتون بدم» تا به کسی بر نخوره.
برگرفته از: پرنده ای در عرش، ص 24
شهیده طاهره هاشمی
اونقدر قشنگ می نوشت که همیشه انشاها و مقاله هاش رو می زدن به در و دیوار مدرسه، چون همه بچه ها دوست داشتن اونا رو بخونن.
یه روز موضوع انشا این بود:« می خواهید در آینده چه کاره شوید؟»
همه منتظر بودن ببینن طاهره چی می نویسه. شروع کرد به نوشتن و یه چند خطی هم نوشت. ولی بعد هرچی نوشته بود رو خط زد و این طور نوشت:« به من الهام شده که خیلی زود می میرم، البته با شهادت. اگه الآن هم درس می خونم، برای دکتر و مهندس شدن نیست، فقط برای اینه که خدا رو بهتر بشناسم».
برگرفته از عروس آسمان، ص 38 و 39
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«هرکس برای خدا علم بیاموزد و برای خدا به آن عمل کند و برای خدا به دیگران بیاموزد، در ملکوت آسمان ها از او به بزرگی یاد شود و گفته شود برای خدا آموخت و برای خدا عمل کرد و برای خدا یاد داد».
کافی، ج 1، ص 35
بچه ها دوست دارند که با مهر بازی کنند. برخی از والدین در هنگام نماز مهر را در دستشان گرفته و با این کار فرصت لذت بازی با مهر را از کودک می گیرند. یا وقتی که او مهر را در دست گرفت، با خشونت آن را از دست او می گیرند. این کار علاوه بر این که ضربه ی روحی به کودک وارد می کند موجب می شود که خاطره تلخی از نماز در ذهنش نقش ببندد.
اما برای این که کودک با مهر بازی کند و اختلالی هم در نماز ما پیش نیاید چه کنیم؟
الف) نماز با دو مهر
اگر فرزندتان عادت به خوردن مهر ندارد، به جای این که مهر را در دست تان بگیرید، یک مهر دیگر در دست بگیرید و مهری را هم در مقابلتان بگذارید تا کودک آن را بردارد و با آن بازی کند.
ب) استفاده از مهر سنگی
اگر فرزندتان به خوردن مهر عادت دارد، برای خانه مهرهای سنگی تهیه کنید. اگر می خواهید بهداشت را هم رعایت کنید، قبل از نماز مهر را هم بشویید و آن را در سجاده ای تمیز بگذارید.
ج) تهیه جانماز و مهر برای کودک
برای کودک جانماز کوچک و مهر بخرید و در هنگام نماز در کنار خودتان پهن کنید. این کار موجب می شود بازی کودک به سمت مهر خودش هدایت شود. در این صورت ازآن جایی که کودک به بازی با مهر علاقه دارد، در هنگام نماز همیشه در کنارتان خواهد بود. در کنار پدر و مادر بودن به هنگام نماز، علاوه بر تلطیف روحی برای کودک، به نوعی آموزش نماز را هم برای او در پی خواهد داشت.
من دیگر ما، ج3، صص173-172