راحت شد...
26 تیر 1393 توسط اعتمادیان
می دانست که نمی دانند . راه را نمی شناند. دلش برای جهلشان می سوخت.
صدای علی (علیه السلام) توی مسجد کوفه پیچیده بود :" سلونی قبل ان تفقدونی؛ هرچه می خواهید بپرسید قبل از آن که مرا از دست بدهید."
ای علی (علیه السلام) اگر می دانی بگو چند تار مو در سر و ر… بیشتر »