یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
یا رئوف
آیت الله محسن قمی دهم مرداد ماه مهمان کلاسی دانشجویی در شهر تهران بودند،ایشان نقل می کردند؛
روز چهارم تیر ماه قبل از شهادت شهید بهشتی(هفتم تیر) با ایشان ملاقات داشتیم، شهید بهشتی به ما خطاب داشتند :"شما آدمید یا نیمچه آدم؟”
ما گفتیم:” نیمچه آدم چیه ، خوب معلومه ما آدمیم دیگه….”
شهید بهشتی فرمودند:"آدم وقتی مجرده نیمچه آدمه ، وقتی زن می گیره میشه سه چهارم آدم ، وقتی بچه دار میشه میشه یک آدم کامل.”
حالا شما آدمید یا نیمچه آدم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبه الفلاسفه آیه الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله،…چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساخته اند و سبب آن شده اند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و می دارند. درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یاد آور می شوم نصیحت نمی خواهم والا دیگران ادعای نصیحت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت.(مسموع است)
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کندکه شفاها موفق به پاسخ این سوال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع می توانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم.
امضا
23/10/1355
پاسخ آیت الله طباطبایی:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته اید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خدا-عز اسمه- را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد.همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب ، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید.این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگرچه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سوره مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال،حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاءالله موفق خواهید بود.
والسلام علیکم
محمد حسین طباطبایی
بسم الله الرحمن الرحیم
“هرکس عظمت و حرمت های الهی را حفظ کند و عظیم شمارد این عمل فانی او باقی و ضبط می شود.”
عظیم شمردن در مقابل حقیر دانستن به معنای ارزشمندی است، این دو کلمه را در زندگی گاهی صادقانه و گاهی منافقانه به کار می بریم.
گرامی داشت عظمت انسان کاملی مثل اباعبدالله(ع) این است که با ادب عزاداری کنیم که در این صورت است خانم فاطمه زهرا(س) به اشک بر اباعبدالله اجر میدهد.
ادب آن است که آنچه نزد خداوند عظیم است را بزرگ بدانیم و آنچه نزد خدا حقیر است را کوچک شماریم؛
مثلا نماز اول وقت و نماز جماعت که از امور عظیمه اند باید چنان که شایسته است آن را بزرگ داشت، بی تفاوتی نسبت به اذان موذن از بی ادبی هایی است که ذاتا با ذی طلبگی جمع نمی شود.
یا از اموری که نزد خدا حقیر است مانند دنیا آیا واقعا در نزد ما هم حقیر است؟
این جابجایی های منافقانه موجب می شود خالی از ادب الهی باشیم.
تمرین کنیم؛
چیزهایی که حقیقتا عظیم نیست ولی ما عظیم می شماریمشان را بنویسیم و در صدد اصلاحشان برآییم چراکه اگر خودمان درست نکنیم درستمان می کنند…
انواع ادب را در رفتار حضرت موسی براساس قرآن بررسی می کنیم:
1-ادب با ولی خدا: در جریان حرکت حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) آمده است که وقتی ایشان با حضرت خضر همراه شد با وجود اینکه خودشان پیامبر بودند از ایشان اجازه همراهی خواستن که آیا اجازه می دهی از تو تبعیت کنم؟ این ادب موسی است که گفتند: آیا من دنباله رو شما باشم؟ و همچنین عرضه داشت: از آنچه که خدا به شما یاد داده هر آنچه مرا تعلیم کنی رشد است.
واژه به واژه قرآن برای ما تعلیم و به نوعی الگوست:
ما هم عرض میکنیم یا اباعبدالله! آمده ایم ما را ادب کنی…
2-ادب با مردم: جای دیگری از قرآن آمده وقتی حضرت موسی به دختران شعیب (ع) کنار چاه آب رسید به مختصر کفایت کرد، این ادب صحبت با نامحرم است.
(با همه تواضع کنید حتی اگر دیگران فکر کنند شما احمقید ولی این نشانه رشد شماست.)
3- اما در آخر ادب مع الله است:وقتی حضرت موسی در جایگاهی قرار گرفت که نیازمند توجه الهی بود عرضه داشت: هر چه برمن نازل کنی خیر است، نگفت گرسنه ام و …
وقتی که از امر واضح و روشن ولی امر تعبیرها و برداشت های مختلفی به وجود می آید نتیجه حضور کمرنگ خدا در زندگی هایمان است.
وقتی تاریخ را بررسی می کنیم می بینیم عاشورا نتیجه بی ادبی خواص نسبت به ولی خدا بود وگرنه شاید سال 61 هجری به گونه ای دیگر رقم می خورد.
یاحسین(ع) مددی کن تا از بی ادبی و بد اخلاقی هایمان رها شویم ان شالله…
سخنان استاد سرکار خانم کربلایی
7 محرم 1438
بسم الله الرحمن الرحیم
نبی مکرم اسلام می فرمایند:
“در معراج دیدم در ساقه راست عرش الهی این جمله نقش بسته:
ان الحسین مصباح الهدی و السفینه النجاه”
این حدیث نبوی دو ویژگی امام حسین که هدایت گری و نجات بخشی است را بیان میکند؛
بحث در ویژگی دوم پی گرفته می شود.
منظور از نجات چیست و همچنین متعلق آن کدام است؟
نجات در مقابل هلاکت و مترادف با فلاح و رستگاری و به معنای زوال ناپذیری است.
و اما متعلق نجات با توجه به آیات و روایات گناه و عملکرد اشتباه است.
تفاوت میان سفینه النوح و السفینه النجاه امام حسین
اولین شاخصه سفینه النجاه ظرفیت نامحدود آن تا روز قیامت است در صورتی که سفینه النوح چنین نیست.
دومین تفاوت این است امام حسین برای نجات بندگان جان خودشان را هم دادند…
اما برای اینکه مشمول این نجات شویم شرط و شروطی است و آن ربط و ارتباط با اباعبدالله است.
اما چه ارتباطی؟ آیا فقط ارتباط عاطفی مطرح است یا باید به دنبال فراتر از این بود؟
ارتباط عاطفی مهم است چراکه دریایی برای فرود کشتی امام حسین علیه السلام لازم است وآن را اشک برایشان تامین می کند. اما این به تنهایی کفایت نمی کند.
ارتباط اعتقادی هم باید باشد. در این مجالس است که باید اعتقادات خود را قوی تر کنیم.
عملکرد ما مطابق باورهای ماست، اگر باورمان را درست کنیم عملکردمان نیز درست می شود.
عاشورا باید مامنی باشد برای تقویت اعتقادات…
امام حسین در جمع یاران فرمودند: می دانید انسان برای چه آفریده شده؟
معرفه الله
و سپس ایشان در جواب اینکه معرفه الله چیست فرمودند:
این است که انسان امام زمانش را بشناسد.
سومین ارتباطی که لازم است ارتباط اخلاقیست، مجالس ابا عبدالله باید عاملی باشد برای رسیدن به فضایل اخلاقی…
و در آخر ارتباط سیاسی مطرح است. تاکید مقام معظم رهبری نیز به همین جهت است.
فرمایش امام حسین به یزید که فرمود:
مثلی لایبایع مثلک
به این معناست که نه تنها امام حسین با یزید بیعت نکرد بلکه شخصیت و جریانی که منسوب به امام حسین و اهل بیت است نیز با کسی مثل یزید بیعت نخواهد کرد و این همان کوتاه نیامدن جریان حق در مقابل جریان باطل است.
سخنان استاد سرکار خانم صباغی
روز 6 محرم 1438