گل مریم
17 خرداد 1393 توسط اعتمادیان
توی نقاهت گاه ، یه دختر کم حرف به اسم مریم بود، که چون بعد از تصادف خیلی دیر به بیمارستان رسونده بودنش، قطع نخاع شده بود. اون اوایل که آوردنش از بس جراحاتش شدید بود و عفونت کرده بود، توی اتاقش بوی خیلی بدی می اومد ، به همین خاطر کسی حاضر نبود بره اونجا، ولی تهمینه هر شب می رفت بتادین می ریخت روی شکستگی پاش و عفونتش رو پاک می کرد. لباس تمیز تنش می کرد و ملافه سفید می کشید روی تختش. توی اون شش ماه که مریم تهران بود، دیگه اتاقش همیشه بوی گل می داد، چون همیشه یه شاخه گل مریم کنار پنجره ش بود.
شهیده تهمینه اردکانی ، قطار احمر ص 45
امام کاظم علیه السلام فرمودند:
کمک به ناتوان ، بهترین صدقه است.
بحارالانوار ج 75 ص 326