همنشینی با اهل باطل ممنوع
یکی از شاگردان و اصحاب برجسته ی امام هادی علیه السلام ابو هاشم جعفری است. روزی امام علیه السلام او را دید و به او فرمود: ” چرا تو را همنشین عبدالرحمان ابن یعقوب می بینم؟”
ابو هاشم گفت:” عبدالرحمان، دایی من است.”
امام علیه السلام فرمودند:” عبدالرحمان درباره ی خدا، سخن نادرست می گوید، و ذات پاک خدا را به صورت جسم، توصیف می کند ، یا با او همنشین شو و ما را واگذر و یا با ما باش و او را وا گذر.”
ابو هاشم گفت:” او هر چه می خواهد بگوید ، وقتی که من عقیده به گفتارش نداشته باشم ، نسبت به من چه زیانی دارد؟”
امام علیه السلام ، آیا نمی ترسی که عذابی براو بر آید ، تو را نیز فرا گیرد؟، آیا داستان آن شخصی را که خود از یاران موسی علیه السلام بود و پدرش از اصحاب فرعون بود ، نشنیده ای؟ “آن جا که وقتی سپاه اشگر فرعون ( در تعقیب سپاه موسی علیه السلام )به کنار دریا آمد ، آن پسر ، از لشگر موسی علیه السلام جدا شد و نزد پدر رفت تا با نصیحت کردن پدر ، او را از فرعونیان جدا کند و به سوی موسی علیه السلام بیاورد. هنگامی که با پدرش ستیز می کرد و او را هدایت می کرد و او را به راه هدایت دعوت می کرد. با هم کنار دریا آمدند ناگهان عذاب الهی فرا رسید و لشگر فرعون غرق شدند. آن پدر و پسر نیز که در کنار لشگر فرعون بودند غرق شدند. از حضرت موسی علیه السلام سوال کردند که پدر مستحق عذاب بود چرا پسر؟ موسی علیه السلام فرمودند: ” آن پسر در رحمت خدا بود، ولی وقتی که عذاب فرا رسید، از آن که نزدیک گناهکار است نمی توان دفع کرد.”
سیره ی چهارده معصوم علیهم السلام ص 884