میلاد فرخنده امام رضا (ع) بر عموم مسلمین مبارک باد.
درختان صف به صف، شکوه جاودانه آمدنت را به تماشا ایستاده اند
و آبشارها، قد کشیده اند زلالی و سرفرازی نگاهت را.
جاده ها، شوق رسیدنت را، سراسیمه دویده اند.
بوی تو وزیدن گرفت و تمام گردنه ها به سمت مدینه چرخیدند.
تمام دشت ها پیراهن گل به تن کردند.
یا غریب الغربا!
شور آمدنت، چه رستاخیزی بر انگیخته در چهار گوشه عالم !
پلک که وا می کنی، تمام شادی ها متولد می شوند با تو
خوشبختی و رستگاری همیشگی است.
نزول جاودانه مهربانی ات، بر شوره زار غربت
و تنهایی زمین، خجسته باد.
خوش به حال رواق ها درها و دیوارهایی که از نفس مهمانانت پر می گیرند و به ضریح پاک تو می رسند .
خوش به حال مناره ها و کاش ها ! حال تو ای شمس و الشموس از راه دور به میدگاه عاشقی تو چشم دوخته ایم تا ازجام کرامتت جرعه ای بنوشم ما را بی نصیب مگردان.
مولای من تو را امام غریب می نامند می دانم بد میزبانی بودند و در
مهمان نوازی وفا نکردند.
و بعد از گذشت روزگار حال تو میزبان ما هستی:
تو میزبان گریه ها و نیازها ،
غم ها و دلتنگی های ما هستی.
تو غربیی را احساس کرده ای!
حال غریبه ها به آستان کرم تو چشم دوخته اند و به دستان پر مهرت توسل کرده اند.
مولای من ! می خواهم از زائری بگویم که جاده به جاده شهر به شهر
گذشته اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.
میخواهم از سنگفرش آستان مقدست بگویم که سجده گاه قدوم مهمانانت شده است.
از کبوتران عاشقی که گرداگرد حرم پاک تو می چرخند و تورا طواف میکنند.
از نسیم بگویم که بیرق گنبدت را بوسه باران میکند و عطر دلربای تو واشک تمنای زائرت را به اوج افلاک میبرد.
مولای من ! میخواهم از آسمان بگویم که هر روز نه هر ساعت نه هر لحظه و ثانیه ازتو جان میگیرد و در پیشگاه شکوه تو جان میدهد.
ای آفتاب مهربانی ! می خواهم از خورشید بگویم که هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ میزند و از ضریح تو نور میگیرد.
ای حجت خدا خوش به حال جاده که از قدوم زائرانت بغض تنهایی خود را
می شکند وخاک پایشان را به سینه زخم آلود خود می زند که عمری است از طواف تو جا مانده است.