مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

لبخند امام

31 تیر 1392 توسط اعتمادیان

امام حسن مجتبی علیه السلام دوست بذله گو و شوخ طبعی داشت که گهگاه خدمت آن حضرت می رسید و با سخنان خود مایه شادی آن بزگوار را فراهم می ساخت ٰ مدتی بود که  او به امام سر نمی زد تا آنکه که یک روز نزد حضرت آمد. امام علیه السلام فرمود: “چطوری؟” مرد پاسخ داد:” نه چنانم که خدا دوست دارد ؛ نه چنانم که شیطان دوست دارد و نه چنانم که خودم دوست دارم.”

امام حسن علیه السلام از این حرف خنده اش گرفت و با تعجب  پرسید:” چرا؟” مرد عرض کرد : ” زیرا خدا دوست دارد که از او اطاعت کنم و نافرمانی اش نکنم که چنین نیست. شیطان دوست دارد که مدام نافرمانی خدا کنم و اصلا اطاعت نکنم که چنین نیست .( و گاهی حرف خدا را گوش می دهم .) خودم هم دوست دارم که هرگز نمیرم ، چنین نیز نیستم.”

همان جا مردی برخاست و از امام پرسید: ” ای پسر رسول خدا! چرا ما از مرگ بدمان می آید و آن را دوست نداریم؟"  حضرت فرمود: ” شما آخرتتان را خراب و دنیایتان را آباد کرده اید و برای همین، رفتن از جای آباد به جای خراب را خوش نمی دارید. “

بحارالانوار، ج6،ص129

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: عمومی, فرهنگی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شهریور 1404
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • فرهنگی
      • نکات آموزنده
    • آموزش
  • پای درس بزرگان
  • در محضر یار
  • دلنوشته
  • حکیمانه
  • پژوهشی
  • پایان نامه
  • مهدیا...
  • وصیت نامه شهدا
  • سبک زندگی
  • خواص و ثواب سوره های قرآن
  • سیاسی
  • خاطرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس