مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

توبه

20 آبان 1392 توسط اعتمادیان

یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پائین شهر تهران، پدر نداشت و خوب تربیت نشده بود تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد بلند شد اومد جبهه  یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم  می ترسم شهید بشم و حرم آقا را نبینم یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم … اجازه گرفت و رفت مشهد دو ساعت توی حرم  زیارت کرد و برگشت جبهه توی وصیت نامه اش  نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام، توی ماشین خواب حضرت را دیدم . آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت… یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر گریه می کرد و می گفت : یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار…. توی وصیت نامه ساعت شهادت ، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقاً توی روز ، و مکانی شهید شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود…

راوی : سلحشور همرزم شهید حمید محمودی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: فرهنگی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • فرهنگی
      • نکات آموزنده
    • آموزش
  • پای درس بزرگان
  • در محضر یار
  • دلنوشته
  • حکیمانه
  • پژوهشی
  • پایان نامه
  • مهدیا...
  • وصیت نامه شهدا
  • سبک زندگی
  • خواص و ثواب سوره های قرآن
  • سیاسی
  • خاطرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس