سبک زندگی شهدا
یک روز قبل از اذان صبح رفتم وضو بگیرم. دیدم تنهایی دستشویی های مقر را می شست. گاه هم ، دور از چشم همه ، حیاط را آب و جارو می زد.
شهید باقری
یک روز قبل از اذان صبح رفتم وضو بگیرم. دیدم تنهایی دستشویی های مقر را می شست. گاه هم ، دور از چشم همه ، حیاط را آب و جارو می زد.
شهید باقری
صدای آمدنت را به گوش ما برسان
زمان غیبت خود را به انتها برسان
نگاه نافذ خود را به این گدا انداز
برای درد نهفته کمی دوا برسان
اگر چه بهر ظهورت نکرد ه ام کاری
بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان
کنار تربت زهرا (س) بوقت خواسته ات
دعای خویش به یاری این گدا یرسان
نوشته ام به وصیت اگر میسر شود
بیا و مرده ما را به کربلا برسان
خدایا من شمعم ، می سوزم تا راه را روشن کنم،
تنها از تو می خواهم که وجود مرا تباه نکنی
و اجازه دهی تا آخر بسوزم
و خاکستری از وجودم باقی نماند….
در عملیات کربلای سه وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم، نگران و متحیر ، ستون در حال حرکت را در داخل آب کنترل می کردم ، وقتی دیدم یکی از بچه ها سرش را بدون حرکت داخل آب قرار داده است بیش تر نگران شدم. شانه ی او را گرفتم و تکان دادم، سرش را بلند کرد، با نگرانی و تعجب پرسیدم: چی شده ؟ چرا تکان نمی خوری؟ خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت: مشغول نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون ، بقیه را همراهی می کردم. اطمینان و آرامش این نوجوان بسیجی زبانم را بند آورد. گفتم: اشکالی ندارد، ادامه بده ، التماس دعا. صبح روی سکوی الاُمیه اولین شهیدی بود که به دیدار معشوق نائل آمد.
ساجدان شاهد ص 31
حضرت آیت الله بهجت می فرمودند: یکی از علما که آدم فقیر و تنگدستی بود به پسرش خیلی تاکید می کرد که نماز شب را ترک نکن. از ایشان پرسیدند: آقا ، چرا شما این قدر روی نماز شب تاکید دارید؟ فرموده بود: من می دانم که نماز شب کلید سعادت دنیا و آخرت است. من که پولی ندارم برای او بگذارم، اگر دنیا هم بخواهد کلیدش همین نماز شب است.
در محضر بزرگان ص 99