فرداي عاشورا روز يازدهم محرم نيست كه عاشورا براي حسينيان غروب نكرده است. فرداي عاشورا روزي است كه در پاسخ به نداي «اين طالب بدم المقتول بكربلا» صدايي ميفرمايد: «انا المهدي المنتقم» كه حسين(ع) فرمود: نهمين فرزند من قائم به حق است. خداوند به وسيله او زمين را دوباره زنده خواهد ساخت و دين را حاكميت خواهد بخشيد.
آنان كه عاشورا را روز دهم محرم مي انگارند با غروب آفتاب عاشورايشان پايان ميپذيرد. صبحدم روز يازدهم محرم سال 61 هجري نيز هنگامي كه خورشيد شرمگين از كرده كوفيان بار ديگر بر سرزمين كربلا تابيد، عاشورا براي بسياري تمام شد و هر كس راه خود را پيش گرفت كه ماموريت شهيد كردن حقيقت و سر بريدن عدالت ديگر پايان يافته بود. فرماندهان سپاه كوفه كه فرمان حكمراني بر ولايت دنيوي را به شرط زير پا گذاشتن ولايت حسين بن علي(ع) در جيب داشتند، بيدرنگ عزم مقصد كردند. لشكريان پياده هم با غنيمتهايي كه از كاروان آلا… به دست آورده بودند راهي كوفه شدند.
اما برخي كه هنوز خندق عفن آلود طمع آنها پر نشده بود، در آرزوي دريافت پاداشي افزونتر همراه كاروان مطهر شهدا و پابه پاي زنان و فرزندان اهل بيت(ع) كه نه … تازيانه بر دست و سواره، راهي شام شدند تا دستمزد خوشخدمتي به دستگاه اموي را دريافت كنند. خوشخدمتي به فرزند معاويه آن هم با كشتن حسين(ع) فرزند حضرت رسول(ص).
براي آنان نيز عاشورا تمام شده بود. صبحدم روز يازدهم محرم خشك مذهبان دنياپرست، آنهايي كه حسين بن علي(ع) اهل «ادهان» و مسامحه با حاكميت براي حفظ امنيت ناميدشان، نذر خود را ادا كردند و به شكرانه خوابيدن فتنه حسين و حفظ حكومت يزيد! دهها مسجد در كوفه ساختند.
اصحاب «لامعك و لاعليك» و دينداران فارغ از تكليف كه سرتاسر زمان واقعه بر فراز ارتفاعات مشرف به كربلا دستمالها را بر ديده نهاده بودند و هاي هاي ميگريستند كه خدايا حسين را ياري كن اولين دسته هاي عزاداري را به راه انداختند و مويه كنان به سوي خانه هايشان روانه شدند كه عاشورا براي آنان نيز تمام شده بود.
تنها دستهاي اندك از ميان سپاهيان پس از آن كه كشتند و سوختند و بردند، يكباره به خود آمدند و دانستند كه كار زشتي كرده اند. نخست خود را سرزنش كردند كه آه! چه كرديم و چه بدكاري كرديم! سيد جوانان اهل بهشت را براي خشنودي مردي تبهكار به دست خود به خاك و خون كشيديم. خود ما او را خوانديم. او خيرخواه ما بود، اما نه تنها او را ياري نكرديم، بلكه او و پيروانش را پيش پاي حكومت دمشق قرباني كرديم!
پس پشيماني جاي خشم را گرفت و سرافكنده راهي ديارشان كرد. هر چند براي آنان نيز ديگر دير شده بود چرا كه عاشوراي آنان نيز پايان يافته بود. كوفه اما زماني به هشياري كامل رسيد و طعم زشتي كار خود را چشيد كه كاروان بازماندگان عاشورا وارد كوفه شدند. از اهالي كوفه آنهايي كه بيش از بيست سال عمر داشتند زينب(س) را در روزهاي خلافت اميرمومنان(ع) در اين شهر ديده بودند، پس حرمت او را در ديدگان علي(ع) و حشمت او را نزد اهلبيت(ع) به ياد آوردند. چنين شد كه وقتي كاروان اهلبيت(ع) را چون اسيران كافر به اين شهر آوردند، كوي و برزن پر از شيون و زاري گشت و به يكباره فرياد و فغان از هر گوشه برخاست.
اما ديگر دير شده بود. چنانكه حضرت زينب (س) خطاب به آنان گفت: «هرگز ديده هايتان از اشك تهي مباد! هرگز ناله هايتان از سينه بريده نگردد! شما به سان آن زن ميمانيد كه آنچه داشت مي رشت و يكباره رشته هاي خود را پاره مي كرد. شما گياه سبز و تر و تازهاي را مانيد كه بر لجن روئيده ايد. آري به خدا گريه كنيد! كه سزاوار گريستنيد. چه ننگي بدتر از كشتن پسر پيامبر و سيد جوانان بهشت. تعجب ميكنيد كه از آسمان قطره هاي خون بر زمين ميچكد، اما بدانيد كه خواري عذاب رستاخيز سختتر خواهد بود. اگر خدا هم اكنون شما را به گناهي كه كرديد نمي گيرد، آسوده نباشيد. خدا كيفر گناه را فوري نميدهد، اما خون مظلومان را هم بي كيفر نميگذارد.»
اين سخنان با چنين عبارت شيوا كه از دلي سوخته برمي آمد و از دريايي مواج از ايمان خدا نيرو ميگرفت، همه را دگرگون كرد و آه از نهاد شنوندگان برآمد. اما دريغ و درد كه براي آنان عاشورا روز دهم محرم سال 61 هجري قمري بود كه با غروب آفتاب پايان يافت.اما براي ياران عاشورايي امام چه؟ آيا عاشورا تنها برگي از صفحات پايان يافته تاريخ است؟ آيا عاشورا با غروب آفتاب روز دهم پايان يافت؟ آيا قيام حسين (ع) نيز در كربلا شهيد شد؟ اگر اينگونه است چرا آنهايي كه عاشورا را تنها روزي از روزها
مي انگارند هنوز نتوانسته اند خون حسين بن علي(ع) و اصحابش را شست و شو كنند؟ چرا محبت حسين(ع) هر روز زنده تر از روز پيشين در قلب آزادي خواهان جهان مي جوشد و چرا عاشورا هر روز انقلابي تازه پديد ميآورد. چرا كربلا هنوز قبله كساني است كه مرگ باعزت را بر زندگي باذلت ترجيح ميدهند و چرا نهضت حسين(ع) در هميشه تاريخ جاري است؟ اين شعله جانبخش محبت حسين(ع) در دل عدالتخواهان و اين مايه الهام بخش انقلابهاي عدالت محوران از چهرو خاموش و كم سو نميشود؟
فرمود: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» عاشورا روزي است كه غروب نخواهد كرد. چرا كه مبارزه حق و باطل هنوز به پايان نرسيده و جبهه درگيري خير و شر در همه زمانها و مكانها پيوسته و مداوم است. با اين تعبير آنهايي كه عاشورا را روز دهم محرم سال 61 هجري مي دانند، ره به خطا برده اند كه تقابل حسينيان و يزيديان تا ظهور امام منتقم(عج) ادامه خواهد داشت. امامي كه نخستين كلامش ياد سيدالشهدا(ع) و اولين شعارش فرياد خونخواهي حسين(ع) است، هنگامي كه در بين ركن و مقام كعبه براي مردم خطبه خواهد خواند.
فرداي عاشورا روز يازدهم محرم نيست كه عاشورا براي حسينيان غروب نكرده است. فرداي عاشورا روزي است كه در پاسخ به نداي «اين طالب بدم المقتول بكربلا» صدايي ميفرمايد: «انا المهدي المنتقم» كه حسين(ع) فرمود: نهمين فرزند من قائم به حق است. خداوند به وسيله او زمين را دوباره زنده خواهد ساخت و دين را حاكميت خواهد بخشيد. او حق را برخلاف ميل مشركان و دشمنان احقاق خواهد كرد.» «عظما… اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السلام و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدي عليهم السلام.»
بزرگ نمايد خدا اجرهاي ما را به مصيبت ما بر حسين عليه السلام و قرار دهد ما و شما را از خونخواهان او با وليّش امام مهدي از آل محمد عليهم السلام