شرایط و موانع استجابت دعا
امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند:
«دعای مؤمن از سه حال خارج نیست. یا برایش ذخیره می گردد یا در دنیا برآورده می شود یا بلایی را که می خواهد به او برسد دفع می گردد».
میزان الحکمه، جلد4، ص 1685
امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند:
«دعای مؤمن از سه حال خارج نیست. یا برایش ذخیره می گردد یا در دنیا برآورده می شود یا بلایی را که می خواهد به او برسد دفع می گردد».
میزان الحکمه، جلد4، ص 1685
خوشبختی عبارت است از آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت. جشن و اسراف و زیاده روی، کسی را خوشبخت نمی کند. مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمی کند. پایبندی به روش شرع است که انسان را خوشبخت و سعادتمند می کند.
مطلع عشق، گزیده ای از رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان، ص105
حجت الاسلام والمسلمین آقای قرائتی یکی از راه های به دست آوردن توفیقات الهی را پرهیز از کارهای تکراری می دانند. ایشان می فرمایند:
« اگر در شهر به ما نیاز نیست، به روستا برویم. اگر در مسجد نیاز نیست به سراغ مدارس و نسل نو برویم. اگر درس ها فراوان است، به سراغ تدریس درس های دیگر برویم. چرا باید بعضی درس ها بسیار باشد ولی درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه نایاب یا کمیاب باشد».
نامه ای به طلاب و فضلای حوزه های علمیه، ص11
حجت الاسلام و المسلمین آقای قرائتی در نامه ای به طلاب و فضلای حوزه های علمیه ی قم یکی از راه های به دست آوردن توفیقات الهی را کاستن از تعطیلات می داند.
قرآن، تجارت و کار را زمانی می داند که اذان نماز جمعه شروع شود و بعد از نماز جمعه باز سفارش به ادامه کار و تجارت می کند.( سوره جمعه، آیه 9). چرا باید تحصیل که به مراتب از کار و تجارت مهم تر است، این هم تعطیلات داشته باشد.
اگر ما به آیه « رحلة الشتاء و الصیف » ( قریش 2 ) عمل کنیم حتی در گرم ترین زمان ها با هجرت به منطقه ای دیگر کار خود را ادامه خواهیم داد.
ایشان می فرمایند: افرادی را می شناسم که به خاطر انتقال مکان در تابستان و استفاده از تعطیلات، دهها کتاب مفید نوشته اند. بگذریم که این نوشته ها در اثر مطالعه صدها جلد کتاب بوده است، که در آن ایام مطالعه کرده اند. چه بزرگانی که در ایام اسارت و زندان آثار مهمی از خود به جای گذارده اند.
نامه ای به طلاب و فضلای حوزه های علمیه، ص8
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی رحمه الله علیه حکایت نموده اند که :
روزی پیرمردی جهت حساب خمس و زکات نزد من آمد ، متوجه شدم که از آن پیرمرد بوی عطر عجیبی به مشامم می رسد که تا به حال نظیر آن را استشمام نکرده ام. از او پرسیدم از چه عطری استفاده می کنی ؟
گفت : این بوی خوش قصه ای دارد که تاکنون آن را برای احدی نقل نکرده ام. قصه این است که شبی در عالم خواب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را زیارت نمودم ، در حالی که آن حضرت نشسته بودند و حدود ده یا بیست نفر اطراف ایشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم.
حضرت فرمودند : کدام یک از شما بر من زیاد صلوات می فرستید ؟
می خواستم بگویم که من زیاد صلوات می فرستم ،اما ساکت شدم.
بار دوم پرسیدند ، بازهم کسی پاسخ نگفت. برای بار سوم حضرت فرمودند : کدام یک از شما بر من زیاد صلوات می فرستد ؟
می خواستم بگویم من ،که با خود فکر کردم شاید دیگران بیشتر از من صلوات بفرستند.
آنگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، بلند شده و خطاب به من فرمودند : شما بر من زیاد صلوات می فرستی و مرا بوسیدند ، از آن پس این بوی عطر از من استشمام می گردد.