مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س) تهران

بسم رب المهدی

فرا رسیدن ایام فاطمیه سالروز شهادت سیدة النّساء العالمین حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

شب است و لحظه ها نگران می روند و می آیند و بر زبان ملائک آیه های نور جاریست . شبنم اشک صورت گلی را شست ،آن گاه که میخ در پهلوی خورشید را شکافت . آفتاب چشمان نبی که کم سو می شد؛ غنچه ها از گوشه ی چشم، شانه های لرزان پدر را دیدند . تسبیحی از ستاره ها، در دستان دختری آسمانی ،ام من یجیب را زمزمه می کرد.

اما…هنگامه؛ هنگامی شد ، که رود ها روان گشتند از بغض فرو خورده ای که سینه ای را تنگ کرده بود . ثانیه ها سینه زنان ، در سوگ یاس جوان ، و بر جان عاشقان جهان ، درد و اشک نهان .
مردی قدم در کوچه دلتنگی نهاد ، تا امانت را به دست پدر بسپارد . ماهیان سرخ، میان حوض زمان در تب و تاب افتادند. طوفان تندی در گرفت و آسمان لرزید. آری؛ گلی قشنگ تر از بهار و بهشت به زیر خاک پنهان شد . که انگار گنجی در زیر خاک نهان گشت ؛ اما کدام خاک ؟! خدا می داند … .
غنچه ی خاموش سراسر آواز ، و وجودی پر از رمز و راز ، راهی کوی حبیب شد .یاس کبودی که فانوس روشن ایام بود و سراینده غزل ناب ولایت .
رهگذر تنهای کوچه های بی وفایی، پروانه بی قرار شمع علی علیه السلام ، حنجره ای از فریاد برای دفاع از حق ولی ، و الگوی فرزند دلبرای خود مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، که بر روی سربند زیبایش نوشته شده است ” یا زهرای علی علیه السلام “
او که چون مزار مادر؛ پیدای پنهان است و هفت آسمان در انتظار رویت سیمای نورانی اویند . مرد آب و آیینه که چون بیاید رنجنامه شیعه به آخر خواهد رسید .و وعده الهی تحقق خواهد یافت .
گوش کن… نوایی می آید از آن سوی هستی !
گویی کسی را می خواند!
صدای مادری است!
که، درکوچه های سرد و تاریک غیبت ، برای گرفتن بیعت ، بر درب خانه ی دل می کوبد!
بیعت …؟!
آری ؛بیعت برای فرزند خویش.
اما … آیا کسی لبیک گویی نوای آسمانی او هست ؟
مبادا در غفلت بمانیم … باید هشیار بود… .
بیعت با جانان زمینه سازی است برای ظهور.
به امید ظهور

امشب آسمان در سکوت است، ماه گویی پرده ی سیاه بر چهره کشیده است. ستارگان دیگر سوسو نمی زنند.

شب پرکان غمزده در کلبه ی انزوا و تنهایی به انتظار پریدنی آزاد نشسته اند. نخلستان های مدینه بر دل داغ دیده ی علی می گرید و نسیم شبانگاه ناله هایشان را به فراسوی سینه ی سوخته ی آسمان می رساند.

بقیع امشب میزبان است، میزبان جگرگوشه ی محمد و چراغ فروزان زندگی علی. مدینه امشب در سکوتی سهمگین در عمق جان می گرید و داغی آتشین بر دل دارد. کوچه های شهر دیگر صدای گام های فاطمه را نمی شنوند. خانه ی علی که زندگی فاطمه را بر جان خویش حک کرده بود امروز صفحه ی تازه ای را نگشوده و خاطرات جاودان گذشته را محفوظ می دارد.

درهای چوبی خانه دیگر دستان پر مهر و صفای فاطمه را بر خویش احساس نمی کند. فضای خانه، خالی از صورت پر مهر مادری و همسری فاطمه است، فقط صدای سوزناک کودکانی که در فقدان پناهگاه خود می گریند این سکوت سهمگین را می شکند و علی بی قرار از رفتن پشتیبان و شمع خانه اش.

فاطمه ( س ) دلی داشت دریایی که هر کسی در ساحلش قرار می گرفت محو تماشای عزت و صفای او می شد و در میان امواج ملایم آن غرق می گشت. فاطمه مدافع علی و سپر بلای او در برابر امواج خشمناک منافقان بود که در پایان نیز کشتی را شکستند و بادبانهایش را بستند.

فاطمه نه فقط برای مهر فروزان همسری بلکه برای دفاع از قلعه ی امامت و ولایت ایستاد و آخر نیز خود را در برابر در و دیوار قرار داد تا دژ محکم امامت فرو نریزد اما منافقان بر کوه غرور و خودپسندی و ظلم خود ایستاده بودند و دندانهایشان را برای شکار عدالت تیز کرده بودند تا هر ندای ظلم ستیزی را در گلو خفه سازند.

آن گاه که امویان طبل زور را کوفتند و تیغ خشم بر مردم کشیدند علی ( ع ) نستوه و استوار بر قامت خمیده ی اسلام روحی تازه دمید، مهر و عاطفه ی فاطمه غبار غم از دل علی می زدود و به او نیرو می بخشید و اینک فاطمه - بهار دل علی - به خزان تبدیل شده، علی در زنجیر اسارت و فاطمه در زیر تازیانه های سکندران زمان در حالی که شکنجه می شد در لحظه های وصال پدرش واژه هایی زمزمه کرد، واژه هایی که علی و فرزندانش که تنها محرم دلش بودند آن ها را می شنیدند.

فاطمه گر چه در ثانیه ها و لحظه های زندگیش زبانش با واژه ی تقاضا مانوس نبود ولی در آخرین برگ از دفتر زندگیش واژه هایی را به زبان آورد که از عمق جانش بر می آمد. او می خواست تا پیکرش

نا آشنا و غریبانه در تاریکی و ظلمت شب به خاک سپرده شود. زیرا نمی خواست کسانی در برابر جنازه اش نماز گزارند که پهلویش را شکسته اند و همیشه بر روی صورت خداجویان سیلی زده اند.

امشب گویی آسمان و زمین چشم شده اند و با گل پرپر شده ی بهشتی وداع می کنند. علی چون تنی که روح از آن جدا گشته، پیکر فاطمه را بر دوش دارد، گام هایش سست و لرزان است، چشمهایش غرق در دریای اشک و جگرش سوزان از داغ فراق. گویی تقاضا می کرد که کسی جسم بی روح او را مدفون سازد.

علی هنگامی که پیکر فاطمه را بر دست داشت و می خواست شریک لحظه لحظه ی عمرش را به خاک سرد و خموش سپارد، کمرش خمید و توانش در انتهای بی کسی محو شد.

در آن زمان که دل علی از جور روزگار مجروح بود، محمد به یاریش آمد، همان که دختر خود را ام ابیها نامید و علی خجل از روی محمد که فاطمه را تنها می گذارد و او را پهلو شکسته به دیدار پدر

می فرستد. فاطمه روی در نقاب خاک کشید. خاکی سرد و خموش که می دانست استحقاق در برگرفتن گوهری چون فاطمه را ندارد.

کودکان بی تاب و بی قرار در حالی که آه و ناله ی آتشناک خود را در سینه حبس کردند تا جغدهای بیدار کوچه های مدینه صدای آن ها را نشنوند؛ علی نشانه ی آرامگاه فاطمه را طبق وصیتش و برای بیان مظلومیتش در سینه حک کرد و آدمیان را تا قرن های پس از آن در حسرت زیارت قبرش قرار داد.

برای فاطمه نه تنها مدینه گریست، بلکه تا وقتی زمان ها و ثانیه ها در گذرند عاشقانش در سوز و گدازند.

فاطمه در عنفوان جوانی رفت تا غم و اندوه دل و از همه بالاتر عهد شکنی و بی وفایی امت را با پدر بگوید.

گر چه فاطمه بی نشان است ولی عشق به او نشان همه ی دل هاست. وقتی در آن ظلمت تاریکی کودکانش دلشان چون کوه آتشین بود و نتوانست فوران کند، بعدها فرزندان او در گذر زمان ها فریاد سوزناک آن ها از فقدان مادر، دل آسمان ها را شکافت.

فرا رسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) تسلیت باد.

بر کسی پوشیده نیست که هدف اصلی گروه های تروریستی و تکفیری، ایجاد هرج و مرج و ناامنی در ایران و تصرف اراضی کشورمان است و نبرد داعش با حکومت های سوریه و عراق یک جنگ نیابتی علیه ایران است که در آن، سوریه به نیابت از ایران و داعش به نمایندگی از آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، می جنگند. فلذا سرنوشت این نبرد، ارتباط تنگاتنگی با امنیت ملی کشورمان دارد و چنانچه تروریستهای مستقر در سوریه و عراق، هزیمت نشوند و موفق به شکست ارتش های این دو کشور گردند؛ بلادرنگ به مرزهای ایران یورش می برند.
رهبر معظم انقلاب، حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) اخیرا در دیدار با جمعی از خانواده های شهدای مدافع حرم فرمود: «اگر اینها (شهدای مدافع حرم) مبارزه نمی کردند این دشمن می آمد داخل کشور…اگر جلویش گرفته نمی شد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استانها با اینها می جنگیدیم و جلوی اینها را می گرفتیم»
به نظر می رسد این سخنان و آن هم در زمانی که برخی ارتش های کشورهای مزدور منطقه، در حال تدارک حمله به سوریه هستند پیام روشنی دارد و آن اینکه اگر غلطی از این کشورها سر بزند، جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از کیان و مرزهای خود، و کسب پیروزی در این جنگ نیابتی (پراکسی وار) با تمام قوا به یاری ارتش سوریه خواهد شتافت.

محمدسعید ابراهیمی؛ دانشجوی حقوق دانشگاه فردوسی مشهد

امام صادق علیه السلام فرمود: 

دوستان انسان سه دسته اند: 

اول: کسی که مانند غذاست، که همیشه به او محتاجیم پس او دوستی خردمند است. 

دوم: در واقع بیماری و درد است، و او دوست احمق است. 

سوم: در واقع دارو است، پس او دوست اندیشمند است.

تحف العقول/ ص 323 

جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ 

امام جمعه موقت تهران گفت: برکت حرکت امام (ره) به تجار متدین، پابرهنگان، علما و بیسوادان رسید. امام (ره) منحصراً این هنر را داشت تا تمام اقشار را در صحنه مبارزه حاضر کند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در خطبه‌ دوم نماز جمعه تهران، گفت: به عزیزان دو توصیه می‌کنم؛ ابتدا مراقب زبانتان باشید و دوم چشمانتان را به زرق و برق دنیا آلوده نکنید.
وی با تشکر از حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن، گفت: این روز، روز تاریخی و برجسته و افتخارآفرینی بود که زنده بودن فکر امام (ره) و ولایت فقیه را در جریان حیات مردم و راه شهدا نشان داد. ما در این انقلاب قطره‌ای بودیم در دریای باعظمت مردم. ملت مومن ایران سربلند باد و پرچم سربلند ایران همیشه سرافراز باد.
به گفته حجت الاسلام والمسلمین صدیقی پیام 22بهمن 94 این بود که همه ملت ایران پرچمدار این انقلاب هستند.
امام جمعه موقت تهران متذکر شد: جنس انقلاب امام خمینی (ره) با جنس همه انقلاب‌ها فرق دارد. اصلی‌ترین شعار سایر انقلاب‌ها جبران درماندگی‌های مادی و رفع گرفتاری‌های اقتصادی است اما امام (ره) خودش را بدهکار دین و مکتب می‌دانست و بعد از به ثمر رساندن جمهوری اسلامی مطالبه‌ای از مردم نداشت.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) با بیرون کردن شاه،‌ فرهنگ سلطنت را مسخ کرد. شاه عروسکی در دست آمریکا و غرب بود که همه درندگان کنار وی جیفه‌خوار بودند. امام (ره) برای محو فرهنگ سلطنت حکم ترور هیچ کس را صادر نکرد ولی با روشن کردن ایمان با غرور مردم شاه را سرنگون کرد.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی با بیان اینکه امام (ره) جمهوری اسلامی را با آرم ولایت فقیه به ثمر رساند، گفت: ولایت مسأله‌ای عرشی است و ولی بعد از امام (ره) نیز از قبل تعیین شده بود. این امام خمینی (ره) بود که مردم را مقتدر نشان داد و این مردم بودند که قدر این امام (ره) را دانستند. وجه مشترک لیبرال دموکراسی و کمونیست این بود که هر دو دین را افیون دانسته و معتقد به پایان یافتن تاریخ مصرف آن بودند اما امام (ره) این افسانه طولانی شرق و غرب را با انقلاب اسلامی ایران پایان داد.
امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه با اشاره به انتخابات اسفندماه خطاب به مردم، خواست با نیت حفاظت از دستاوردهای خون شهدا، بالا نگه داشتن پرچم ولایت و نه گفتن به آمریکا، داعش و عوامل سرسپرده‌ آنها سر صندوق‌های رأی حاضر شوند.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی خطاب به کاندیداهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی،‌ سفارش کرد: خدا را در نظر بگیرید. این سمت‌ها اگر برای غیر خدا باشد جز خستگی و وزر و وبال نتیجه دیگری ندارد. اخلاق اسلامی را رعایت کنید و از اسراف بپرهیزید و قانون‌مدار باشید و از کیفیت تبلیغات غربی عبرت بگیرید.
وی هشدار داد: رأی به کسانی که در فتنه حاضر شدند برای مردم خیر ندارد.
امام جمعه موقت تهران از کاندیداهای پنجمین دوره خبرگان رهبری نیز خواست: کاری کنند که خودشان احساس سرافرازی و مقام معظم رهبری از آنان خشنود گردد.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در خطبه‌ اول نماز جمعه نیز گفت: انسانی که دشمن دارد سنگر می‌سازد و سپر به تن می‌کند و به اسلحه مجهز می‌شود. در وجود خودمان نیز دشمن داریم که برای مقابله و مقاومت در برابر آن باید به خدا پناه ببریم.