یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی تعجیل در فرج آغاز می کنیم.
به خود و خدا متکی باشید
يكي از فضايل والاي انساني و اسلامي، رعايت ادب است. ادب در برابر بزرگان و مقدسات و در همه موارد زندگي، زينت اخلاق بوده و از عوامل و اركان مهم شخصيت معنوي انسان است.
اميرمومنان علي عليهالسلام ضمن سفارش به فرزندش امام حسن عليهالسلام در فراگيري ادب ، فرمود: يا بني ! الادب لقاح العقل ، و ذكا القلب و عنوان الفضل ؛ پسرم ادب ، مايه بارور شدن عقل و بيداري قلب و سرلوحه فضل و بزرگواري است.
نيز فرمود: من اخر عدم ادبه ، لم يقدمه كثافه حسبه؛ كسي كه بي ادبي ، او را عقب انداخت ، عظمت و كثرت فاميل، او را به جلو نخواهد انداخت(1) نيز فرمود: لا ميراث كالادب؛ هيچ ارثي ارزشمندتر از ادب نيست(2)
بر همين اساس حضرت علي عليهالسلام فرزندانش را بخوبي تربيت كرد، و آنها از باادبترين افراد جامعه خود بودند. حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام از همين مكتب درخشان، درس ادب آموخته بود، كه از ويژگيهاي زندگي سراسر درخشان وي ادب او در همه دورانهاي زندگيش از كودكي تا آخر عمر بود. در اين زمينه نظر شما را به چند نمونه زير جلب مي كنيم :
1. روايت شده: حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام بدون اجازه در كنار امام حسين عليهالسلام
نمي نشست، و اگر پس از اجازه مي نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولايش مي نشست.(3)
2. روايت شده: در طول 34 سال عمر حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسين عليهالسلام برادر خطاب نكرد، بلكه با تعبيراتي مانند سيدي، مولاي، يابن رسول الله، آقاي من ، سرور من ، اي پسر رسول خدا، آن حضرت را صدا مي زد، جز در آخرين ساعت عمر، در آستانه شهادت ، كه صدا زد: (برادر، برادرت را درياب !) اين تعبير نيز يك نوع ادب بود، زيرا بيانگر آن بود كه برادرت رسم برادري را با بهترين وجه ادا كرد، اكنون تو نيز اي برادر، با مهر برادري به من بنگر! در كتاب مستطرف الاحاديث آمده است : روزي امام حسين عليهالسلام در مسجد آب خواست. حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام كه در آن هنگام كودك بود، بي آنكه به كسي بگويد باشتاب از مسجد بيرون آمد. پس از چند لحظه ديدند، ظرفي را پر از آب كرده و با احترام خاصي ظرف آب را به برادرش امام حسين عليهالسلام تقديم مي كند. روز ديگر، خوشه انگوري را به او دادند. او با اينكه كودك بود، با شتاب از خانه بيرون آمد، پرسيدند: كجا مي روي ؟ فرمود:(مي خواهم اين انگور را براي مولايم حسين عليهالسلام ببرم )(4)
در همان خردسالي حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام حضرت امام علي عليهالسلام توجه خاصي به ادب وي داشت و او را به تلاشها و كارهاي مهم و سخت مانند كشاورزي، تقويت روح و جسم، تيراندازي و شمشير زني و ساير فضايل اخلاقي، تعليم و عادت داده بود. حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام گاهي در كنار پدر مشغول كشاورزي و باغداري و نخلستانها بود و زماني احاديث و برنامه هاي اسلام را در مسجد به ديگران مي آموخت و به تهيدستان و بينوايان كمك مي كرد. او به برادران و خواهرانش احترام شايان مي نمود و دوش به دوش آنان در بالا بردن سطح فرهنگ مردم مي كوشيد و در يك كلام، بازوي پرتوان پدر و چشم نافذ اسلام و مطيع برادرانش امام حسن و امام حسين عليهماالسلام بود. سخن حضرت علي عليهالسلام در زبان، سيماي حضرت امام حسن عليهالسلام در چهره، و خون حضرت امام حسين عليهالسلام را در رگها داشت .(5)
پي نوشت ها:
1.غرر الحكم : كلمه 513
2.نهج البلاغه : حكمت 51
3.معالي السبطين : ج 1، ص 443
4. شخصيت ابوالفضل العباس عليه السلام از: عطايي خراساني ، ص 116 - 117
5.اقتباس از پرچمدار نينوا، تحليلي از زندگاني حضرت عباس عليهالسلام ، اثر دانشمند محترم نويسنده درد آشنا و دلسوز، مروج مكتب قرآن و اهل بيت عليهم السلام آقاي حاج شيخ محمد محمدي اشتهاردي .
دو ماه از دو افق در دو شب تجلّی کرد یکی شهنشه دوران، یکی امیر سپاهش
دو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمایان یکی چراغ هدایت، یکی معین و گواهش
یکی حسین و یکی ناصر حسین، ابوالفضل که جان خویش به کربلا بداد به راهش
سوم شعبان
ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت امام حسین (ع) مبارک و خجسته باد.
خدا به ختم رسل کشتی نجاتی داد
که پیش وسعت او گم هزار ها دریاست
در انبیا و رسل در ائمه تنها اوست
که خاک تربتش از بهر درد خلق دواست
رسول گفت حسین از من است و من زحسین
نبی حسین و حسین اش همان رسول خداست
ماه شعبان، شمیم رحمت خداست که نوید برپایی میهمانی بزرگ الهی را با خود آورده است. ماه شعبان را پیامبر اعظم ماه خود دانسته و مردم را به پاسداشت این ماه فرا خوانده است.
این ماه بزرگ، افزون بر اینکه روزهای بزرگی را چون روز ولادت سید الشهداء ، امام سجاد، ابوالفضل العباس و روز عظیم نیمه شعبان روز ولادت امام زمان در بردارد، در واقع ماه آمادگی، مناجات و راز و نیاز است.
مناجات شعبانیه و فرازهای استثنایی آن همین ویژگی را تایید می کند. مناجاتی بی نظیر که بزرگان دین و اخلاق ما توصیفهای منحصر به فردی از آن دارند.
میرزا جواد ملکی تبریزی، از بزرگان اهل عرفان و عمل چنین می گوید:
این مناجات، مناجات معروفى است و اهلش بخاطر آن با ماه شعبان مأنوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. این مناجات شامل مطالب اساسى در مورد چگونگى معامله بندگان با خداى بزرگ بوده و آداب خواستن، دعا و طلب آمرزش از او را، آنگونه که شایسته است، بیان مى کند و استدلالهاى جالب توجهى جهت امیدوار شدن به درگاه خدا که با مناجات با او مناسب است، در بردارد و به روشنى، ملاقات، نزدیکى و دیدن خدا را معنى مى کند.این مناجات بزرگى است و یکى از ارمغان هاى آل محمد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) است که بزرگى آن را کسى که قلب سالم و گوش شنوایى داشته باشد، درک مى کند و اهل غفلت از درک فواید و نورهاى آن بى بهره اند.
در مناجات شعبانیه درسهای فراوانی برای اهل تامل وجود دارد و این حقیقت دارد که امامان معصوم ما در قالب اینچنین دعاهایی والاترین معارف دینی را به شیعیانشان تعلیم می داده اند.
مناجات شعبانیه از این قبیل دعاها ست و درسهای فراوانی می توان از آن گرفت. یکی از درسهای این مناجات درس خوف و رجا ست. امید و ترس توام از بزرگترین آموزه های دینی ماست که در سراسر زندگی انسان تاثیرات بسزایی دارد.
در مناجات شعبانیه، آموزه خوف و رجا چندین بار مورد تاکید قرار گرفته است. مناجات شعبانیه را بخوانیم و به درسهایش فکر کنیم.
اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بجُرْمى اَخَذْتُكَ بعَفْوِكَ وَ اِنْ اَخَذْتَنى ِذُنُوبى اَخَذْتُكَ بمَغْفِرَتِكَ
خدايا اگر مرا به جنايتم مأخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگيرم و اگر به گناهم بگيرى من هم تو را به آمرزشت بگيرم.
اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَدْ كَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِكَ اَمَلى
خدايا اگر عمل من در جنب اطاعت تو كوچك است ولى آرزويم در كنار اميد تو بزرگ است.
اِلهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَكارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْيَقينُ اِلى كَرَمِ عَطْفِكَ
خدايا اگر گناهانم به واسطه بزرگواريهاى لطفت مرا بى مقدار ساخته ولى در عوض يقين به بزرگی توجه تو مرا هشيار كرده .