وقتی میکروب به بدن حمله می کند، گلبول های سفید او را محاصره می کند، تا نگذارند وارد بافت های بدن شده و آسیب برساند. در محل این مقابله ،درد، سوزش و تورم بروز می کند. این درد و سوزش هشدار و دستوری است که بدن را از کاری که موجب موفقیت میکروب ها می شود باز می دارد و به مقابله با میکروب وادار می کند. اما گاهی میکروب یا ویروس بدون ایجاد هر گونه عوارضی با فریب دستگاه ایمنی بدن ، باعث غافلگیری و مرگ بدن می شود، مثل ویروس ایدز که در ابتدا هیچ علامتی ندارد و به مرور با عفونی کردن بدن در نهایت باعث مرگ می شود . مُنکر ،یک میکروب است اگر مهار نشود وارد بافت جامعه می شود و به جامعه آسیب می رساند.
وقتی بدن نیاز به آب پیدا می کند و کمبود آب ممکن است به بدن آسیب برساند، سلول های بدن نسبت به این نیاز واکنش نشان می دهند و شبکه اعصاب با هشدار هایی به صورت عطش ، به بدن دستور نوشیدن آب را می دهد . معروف، مثل آب است که برای ادامه حیات جامعه ضروری است.
اگر دستور و هشدار مقابله با میکروب بصورت درد و سوزش صادر نشود، بدن غافلگیر می شود و میکروب ها پیشروی می کنند و او را از پا در می آورند. اگر دستور هشدار نوشیدن آب بصورت عطش بروز نکند، بدن غافلگیر شده و بخاطر کمبود آب می میرد. جامعه هم یک موجود زنده است، اگر گلبول های مقابله با میکروب یا سلول های هشدار دهنده ی نیاز آب ، در جامعه وجود نداشته باشد جامعه به نابودی کشیده می شود.